آمارهای رسمی، بیانگر سطح نسبتاً متوسطی از نوآوری در بخش گردشگری هستند که توسط نهادهای کوچک به صورت فردی و یا خانوادگی مدیریت میشوند.
در نوآوری در بخش گردشگری میتوان به موانعی مانند مقاومت در برابر تغییر، آگاهی کم در مورد اهمیت نوآوریها، محدودیتهای منابع در بین کسب و کارهای کوچک و… اشاره کرد. با این حال، وجود شرکتهای توریستی کوچک نوآور را نمیتوان نادیده گرفت. و این واقعیت وجود دارد که در برخی شرکتهای کوچک توریستی، نوآوری و گرایش به کارآفرینی، ارتباط مثبت و مستقیم با یکدیگر دارند. بدون شک، شرایط محیطی ناپایدار و بیثبات تجربهشده در صنعت گردشگری، تاثیر بسیاری بر سطح ریسکپذیری و تمایل شرکتهای گردشگری برای همکاری و در نتیجه، نوآوری داشته است. علاوه بر این، ثابت شده است که همکاری در امور گردشگری، با نوآوری مرتبط بوده و نتیجۀ مثبت در بر دارد.
فرصتهای محدود، ارزشگذاری نامناسب و مهیا نشدن شرایط لازم برای اجرای نوآوریها، حفاظت نکردن از ایدهها و نوآوریهای خلاقانه و… شرکتها را از درگیر شدن در فعالیتهای نوآورانه منصرف میکند. در این میان، موضوع حمایت موثر از نوآوریها مطرح میشود.
اندازه کوچک شرکتها و گردش مالی بالای پرسنل، مهمترین موانع نوآوری داخلی در شرکتهای گردشگری را تشکیل میدهند. اندازه کوچک شرکتهای گردشگری با کمبود منابع مرتبط است. این شرکتها معمولاً به تنهایی، منابع مالی برای ایجاد دانش نوآورانه و یا خرید آن از نهادهای تجاری را ندارند. بر این اساس، آنها برای تقویت فرآیندهای نوآوری یا ایدههای نوآورانه، مجبور به استفاده از دانش و اطلاعاتی که، عمدتاً از منابع خارجی هستند، میشوند.
منابع محدود باعث ایجاد ریسک نسبتاً بالا و کمبود زمان برای فعالیتهای نوآورانه میشود؛ همچنین دسترسی به فناوریهای نوآورانه را که برای شرکتهای توریستی بسیار گران هستند، مختل میکند. موضوع دیگر که از اهمیت کلیدی برای نوآوری برخوردار است، شیوههای منابع انسانی است. اگرچه اهمیت پرسنل بسیار ماهر و با انگیزه اغلب به عنوان عامل موفقیت حیاتی برای نوآوری شناخته میشود، اما نوسانات تقاضا ناشی از فصلی بودن و دستمزدهای نسبتا پایین منجر به بسیاری از مشکلات مرتبط با سرمایه انسانی میشود. سطح پایین آموزش رسمی، فقدان مهارتها، نرخ بالای جابجایی پرسنل، نیز از اینگونه مشکلات است.
ایجاد فرهنگ نوآوری یکی از عوامل مهم موفقیت در نوآوری میباشد. فرآیند نوآوری در گردشگری برخلاف سایر صنایع بسیار غیررسمی است و از طریق رویهها و روالها استاندارد نشده انجام میپذیرد، فقدان رویکرد جامع برای مدیریت نوآوری ناکارآمدیهای مهمی را در مورد جذب، انباشت، انتقال و یکپارچهسازی دانش ایجاد میکند. بنابراین، اگرچه گردشگری به عنوان صنعتی با سطح بالایی از شدت مشتری شناخته میشود، مشارکت واقعی مشتری در فرآیندهای نوآوری از سطح نوآوریهای کاربر محور فاصله دارد.
شرکتهای توریستی علاقه و مشارکت محدودی در فعالیتهای تحقیق و توسعه از خود نشان میدهند، زیرا بیشتر نوآوریهای توسعهیافته ماهیت تکنولوژیکی ندارند، بلکه ماهیت ناملموسی دارند که شامل تغییرات رفتاری است. صنعت در معرض انتشار سریعی است که به شدت به فرسایش سریع مزیتهای رقابتی نوآوران کمک میکند.
شرکتهای گردشگری از فقدان ایدههای جدید رنج نمیبرند، اما مشکلات پیچیدهای را تجربه میکنند که مانع از تبدیل مؤثر آن ایدهها به نوآوریهای جامع میشود. مقیاس موانع تجربه شده اغلب ناشی از ناکارآمدیهای داخلی است، به عنوان مثال، ناتوانی در محافظت از نوآوریها در برابر رقبا نه تنها به دلیل ماهیت نوآوریهای معرفی شده، بلکه مهمتر از آن به دلیل ناهماهنگی در انتخاب، اجرا و عملکرد حالتهای حفاظتی مطرح میشوند. جالب توجه است، تأثیر اغلب موانع گزارش شده، یعنی فقدان سرمایه مالی، فراگیرتر از سایر موانع کلیدی مربوط به تعیین کارکنان، حفاظت از نوآوریها یا پشتیبانی فنی نیست. بر اساس تحقیقات، مشخص شده است که کمبودهای مربوط به مسائل فنی و فناوری مانع از فعالیتهای نوآورانه شرکتهای گردشگری میشود.
مهارتهای ناکافی، شایستگیها و صلاحیتهای رسمی پایین، و همچنین نبود انگیزه برای مشارکت در فرآیندهای نوآوری، محدودیتهای ساختاری و رفتاری در صنعت گردشگری هستند، اما پرداختن به آنها در سطوح مختلف این صنعت ضروری است. سطح سیاستگذاری باید انسجام بهتری بین نیازهای متغیر بازار و ساختار سیستم آموزشی و همچنین کل صنعت گردشگری فراهم کند. سیستم آموزشی باید به موضوع انتقال دانش به این صنعت در قالب آموزش رسمی و حرفهآموزی رسیدگی کند. ملاحظات مهم در این زمینه باید کاربرد رسانههای جدید برای آموزش و انتقال دانش باشد که در حال حاضر در محدوده بسیار جزئی مورد استفاده قرار میگیرند. در نهایت لازم است مدیران و صاحبان کسب و کار در مورد اهمیت نوآوری برای رقابت و همچنین نقش منابع انسانی با کیفیت بالا در این فرآیند آموزش داده شود.
انتهای پیام/